زندانی زمان

محکوم یک زندانیم زندانی زمانیم

زندانی زمان

محکوم یک زندانیم زندانی زمانیم

روان شناس روانی

صدای زنگ موبایل (آهنگ تابستون کوتاه زد بازی)


شهریار: سلاااااام عزیز دل خوبی خانم؟

عزیزدل : سلام خوبم ببین اینی که میگم و زود جواب بده تست خودشناسیه

شهریار: بگو بگو دوست دارم

عزیزدل : اگه تو دریا باشی و همراهت یه پلنگ و یه گوسفند و یه جوجه و یه گاو و یه اسب هم باشه و مجبور بشی که چهار تا از اونا رو بندازی تو آب به ترتیب کدوما رو میندازی ؟


شهریار: م م م م م م خب فکر کنم اول پلنگ بعد جوجه بعدش اسب آخر سر هم گوسفند

عزیزدل : (اینجا هیچی نمی گه )

شهریار: بدو بگو بینم شخصیتم چه جوریه

عزیزدل: فکرشو می کردم بی احساس پول پرست!!!

شهریار: (حالا من اینجا هیچی نمی گم)

عزیزدل : پلنگ غرورته جوجه بچته اسب عشقته گوسفند خانوادته هه گاو هم اموالته

شهریار: خب ا م م م م چی بگم خب

عزیزدل : خدافظ


و بعد از این ماجرا که عزیز دل از دیار ما سفر کرد فهمیدم که این تست یک اشکال فنی داره و اون اینه که به جای اسب تو دریا هم راه من یه خر بوده!!

کلمات سه حرفی

تا به حال به این موضوع دقت کردید که کلمات سه حرفی چه نقش بسزائی توی زندگی ما دارند:


خدا

عشق

سکس

نور

زور

یار

کار

ظلم

کوه

دشت

باد

غار

داد

راد

فاز

ساز

راز

ناز

باز

...

...

...


شما هم اضافه کنید و به من بگید با کدومش بیشتر حال م یکنید من که خودم همه می دونند با نور بیشتر از همه حال می کنم

عشق با خریت

همیشه ، همه جا ، همه کس ، تو هر کتاب و از زبون هر کس شنیدیم پروانه از عشق شمع سوخت!!

یک مقدار که به این موضوع فکر کردم دیدم عجب صحبت بی منطقیه خب چرا نمی گید پروانه خریت کرد فاصله ی ایمنی را رعایت نکرد رفت و هم خودشو بیچاره کرد هم شمع و که تنها گذاشت.


زین پس:

پروانه از خریت به آتش شمع سوخت.